مليناي من و اميد

ملينا در هفته 33

1392/9/4 11:53
936 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممم دختركم . حالت خوبه ؟ اميدوارم جات راحت باشه و يوقت من باعث ناراحتيت نشم عزيز دلم.

دختر گلم هفته پيش با بابا اميد رفتيم سونو گرافي و از ديدنت كلي ذوق زده شديم. وقتي داشتي دستاي كوشولوتو مي خوردي واقعا جالب و لذت بخش بود.

 بابايي هم حسابي ازم عكس و فيلم گرفت.

بعد از سونو گرافي هم رفتيم بازار و كلي واست خريد كرديم.

واست يه گوشواره كوچولو هم خريدم كه ايشالله واسه عيد نوروز گوشت رو سوراخ كنيم.

ديگه خريدات كم كم داره تموم ميشه.

تختخوابت رو هم كه تخت كوچيكي هاي پرديسه رو موقتا اورديم و بابايي ديروز وصلش كرد.

كم كم اتاق رو هم واسه ورودت آماده مي كنيم.

البته با خواهرت آوينا يه اتاق مشترك دارين. آوينا كه حسابي ذوق مي كنه وقتي وسايلات رو ميبينه.

همش ميگه ملينا كي به دنيا مياد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

عكسا در ادامه مطلب :

 دستكش . كلاه و پاپوش :

 دو دست لباس :

 قنداق فرنگي :

 آويز تزئيني اتاق :

 لوازم بهداشتي كه هر كدوم رو بر حسب تجربه يه ماركي گرفتم (پماد سوختگي - شامپو بدن - لوسيون - شامپو سر - پودر - صابون - پماد كالاندولا - دستمال مرطوب) :

 كلاه كاموايي :

 بالش شيردهي :

 زير پوش زيردكمه دار :

 جغجغه :

 شيشه شير و گوش پاك كن محافظ دار :

 جوراب :

 گوشواره:

 كرير :

 اينم عكس نازت كه داري دستت رو مي خوري :

ماماني كنار مانيتور كه عكس نازت روش بود :

 عكس بارداري ماه هفت . (ماماني و آوينا) :

 ماماني :


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)